زندگی من هم مثل زندگی خیلی از شماها، بالا و پایین کم نداشته است. اگر بخواهم از سعید گل محمدی که اکنون یک مربی (کوچ) و نویسنده بین المللی است بگویم، باید برگردم به سال 1363؛ من در شهرستان اَهر در خانواده ای پنج نفره و متوسط، متولد و بزرگ شدم. خانواده ای که صداقت، راستی، معنویت و خدمت به خلق را ارزش می دانست. زنده یاد پدرم همواره حامی و مشوق من بود و آنچه از مادر آموختم، نوری است در زندگیم!
در دوران مدرسه متوجه ی علاقمندی خود به تدریس و آموزش شدم، کاری که همچنان از آن لذت می برم. زمانیکه در دانشگاه شهید بهشتی تهران پذیرفته شدم و راهی تهران شدم، همچنان در آموزش دروس تخصصی پیشرو بودم، طوری که تیمی از رتبه های تک رقمی چند دانشگاه را گرد هم آوردم تا خدمات باکیفیت تری را به دانش آموزانی که برای کنکور تلاش می کردند، ارائه دهیم. درآن زمان این اقدام کارآفرینی ارزشمندی محسوب می شد.
به جز پدر و مادرم، اثرگذارترین افراد زندگیم، پدربزرگم حاج علی گل محمدی و زنده یاد پروفسور احمد روستا بودند که در ساختن ارزشهای بنیادین و درونیم نقش پررنگی داشتند، که یادشان برایم همواره باقی و گرامیست.
به خاطر طبع ساختار شکنی که داشتم، چالشهای بسیاری را نیز پشت سر گذاشتم. زمانی را به خاطر می آوردم که وارد حوزه کاری شدم که در آن بی تجربه بودم و باعث ورشکستگی سنگینی برای من شد، طوری که با بحرانهای مالی و روحی زیادی دست به گریبان بود. یک چله نشینی آن زمان داشتم که تحولی بزرگ در من ایجاد کرد، به دل طبیعت پناه بردم و در تنهایی خویش دنبال پاسخ هایی به سوالهای بنیادینم گشتم؛ من کیستم؟ رسالتم چیست؟
هنوز هم وقتی در مورد این بخش از زندگیم صحبت می کنم، جلوی چشمانم وضوح پیدا می کند، توانستم خودم را ببینم و پیدا کنم و دوباره از نو آغاز کنم. آن زمان به این فکر می کردم که اگر در مسیر شناخت همراهی داشتم، احتمالا رنج کمتری متحمل می شدم، همین فکر ها بود که مرا وارد دنیای نویسندگی و کوچینگ و رشد ملازمِ زندگی کرد.
پس از شرکت در دوره ها، سمینارهای بین المللی و کار کردن زیر نظر اساتید بزرگ قرن در حوزه معنویت و کوچینگ، “آکادمی بین المللی نگرش مثبت” را در ایران تاسیس کردم، در این آکادمی علاوه بر مدیریت، طراح آموزشی دوره ها (Instructional designer) هم بودم و طرح های آموزشی جدید، متحول کننده و خلاقانه ای را در حوزه کوچینگ ، معنویات و تحول فردی و سازمانی به اجرا گذاشتیم.
من مدرک تحصیلیم را در رشته (دکترای مدیریت راهبردی کسب و کار) گرفتم، ولی در کنارش دست به تجربه های متفاوتی زدم، تخصص، مهارت و دانشم را مدام به روز کردم و باور دارم که لازمه موفقیت است. در حال حاضر هم دانشجوی رشته روان شناسی هستم. باور دارم شاگردی استعداد می خواهد و معلمی هنر. من همواره خود را شاگردِ زندگی می دانم، در این مسیر استمرار می ورزم و باورمندم به اینکه نخستين اصل در دانستن عميق، ورود عميق به ندانسته هاست!
به خودم یادآوری می کنم که بهترین فرصت ها، از بدترین تهدیدها ساخته می شود؛ عمیق ترین شادی ها، از دل عمیق ترین غم ها حاصل می شود؛ روشن ترین آگاهی ها، از تاریک ترین جهل ها زاده می شود؛ پایدارترین تعادل ها، در ناپایدارترین حالت ها برقرار می شود. باشکوه ترین رنج برای آدمی، رنج شکستن پوسته ای است که گنج “خود بودن” در آن پنهان است. شاید ما نیاز داشته باشیم زبان تازه ای بیاموزیم؛ زبانی که نه از توسعه و عقب ماندگی، نه از موفقیت و شکست، نه از مدرنیته و سنت، نه از مادیت و معنویت، نه از سخت افزار و نرم افزار و نه از علم و هنر، بلکه فراتر از آن، از انسان و انسانیت به قصد تحقق گوهر فطرتش سخن بگوید.
به ادبیات کلاسیک ایران خصوصا مثنوی معنوی و خواندن کتاب های سعدی شیراز علاقمندم و فکر می کنم که در این آثار رگه های عمیقی از شناخت خویشتن به لطافت کلمه و شعر مهیاست، نوعی از آنچه که ما امروز به آن کوچینگ و روان شناسی می گوییم.
علاقمندی من به ادبیات مرا به سرزمین پهناور کتاب دعوت کرد، اولین کتابم را زمانی که در دبیرستان درس می خواندم، نوشتم و اقبال خوبی هم داشت. مفتخرم که در 40 سالگی، 98 عنوان کتاب در حوزه های روان شناسی، معنویات ، مهارت های زندگی ، خودشناسی ،کوچینگ و تحول فردی و سازمانی تالیف و یا ترجمه کرده ام، انتشارات های مختلفی چون نسل نواندیش، آسیم، هامون و … منتشر شدند و در سایت آمازون هم موجود هستند، 4 عنوان جدید باقی هم در دست انتشارند و البته خرسندم که حدود چهار میلیون نسخه از کتاب هایم تاکنون به فروش رسیده است.
سال 2019 به کشور کانادا (شهر ونکوور) مهاجرت کردم و در سال 2021 با تمرکز بر علم روان شناسی، معنویات و کوچینگ، کالج بین المللی PCC را تاسیس کردم. همچنین در حال حاضر مدیریت دپارتمان کوچینگ و موفقیت کالج بین المللی Canquest را نیز بر عهده داشته و البته شغل معلمی را نیز به عهده دارم . این کالج زیر نظر وزارت آموزش عالی دولت کشور کانادا فعالیت می کند. واقعیت این است؛ آنچه مرا در این را مصمم می کند، این است که در طول حیاتم بتونم اثری خلق کنم که بعد از من نیز ماندگار شود و باعث و بانی تحولات هر چند کوچک در سعادتمندی انسان ها شود و امیدوارم نامی نیک از خودم به جای بگذارم. کاردرست درستکار باشیم.